دل سو دازده را وقت ملاقات امد
عاشقان را همه اسباب مکا فات امد
تا بکی دردل خون تو نظر اندازم
زاسمان این همه ایات و رایات امد
این ملایک همه از بهر تو فریاد زدند
حکم دلجویی و ابراز شکایسات امد
تو چه ترسی که نئی اهل غرور و جبروت
اتش خشم بدین جورو جنایات امد
تو نئی اهل زنا اهل ریا دورت باد
بهر دلداری تو این همه ایات امد
خوب شد صبر نموی تو به ایاتی چند
تا که مصداق همه خوبی و خیرات امد
امد انکس که همه همنفسان میگویند
کلمات کلیدی: